شیرینی این روزها با شهراد
سلام عزیز دل مامان، پسر قشنگم. میخوام توی این پست مخاطبم خودت باشی، میخوام از شیرینی ها و شیطنتهات بگم، اول باید بگم من کلا سعی می کنم زیاد از خاطراتم نگم و به شدت به این جمله ی استاد "حرف هایی هست برای نگفتن" اعتقاد دارم، (عزیزم انشاالله بزرگ میشی و خودم با کتاب های دکتر علی شریعتی آشنات می کنم) میخوام اینقدر لذت با تو بودن ذهن و وجودمو پر کنه که هیچ فرصتی واسه فکر کردن به بعضی چیزها نباشه. اما حالا اشاره ای به این روزها می کنم چون می دونم شیرین تر از این دیگه واسم بوجود نمیاد. این روزها صدای قشنگت گوشهامو نوازش میده، مدام در حال گفتن: دَ دَ، بَ بَ و مَ مَ هستی، وایییییییییییی چقد خوبه که دارمت. توی چهار دست و پا...
نویسنده :
مامان
12:57