واکسن
مادر که می شوی دنیایت تغییر می کند، آدم ها، واژه ها، رنگ ها، غم ها و شادی ها مفهومشان عوض می شود...
برای من تک تک کلمات با وجود شهراد تغییر معنا داد... درک کردم وقتی "واکسن" از دهان مادری خارج می شود، یک کلمه ی معمولی نیست، در پس آن هزار ناراحتی و دلهره از صدای گریه و تب دلبندش نهفته است...
و هزاران بار خدا را برای داشتن فرزندی سالم شکر می کنم و آرزوی سلامت برای تمام کودکان را دارم.
پسرم؛ واکسن شش ماهگیت رو امروز صبح زدی و این هم خواب بعد واکسنت. امیدوارم تا شب بهتر بشی و تب نکنی عزیزم.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی