شهراد در آتلیه
این عکس ها مربوط میشه به 22 آبان که یکی از اونا رو به همراه شعر پر مهر خاله زری عزیزم گذاشتم واسه خوش آمدگویی، البته اینا عکس رو عکسه چون فایلشو بهمون ندادن!
پسر خوشروی من اون روز در آتلیه حسابی جدی بود و توی اون محیط تاریک و ناشناس بهت زده شده بود، من و بابا رضا حسابی تلاش کردیم تا خانم عکاس چندتا لبخند زیباشو بتونه شکار کنه.
هزار مـــــاشـــــــاالــــــــــلـــــــــــه به پسر قشنگم
شــــــــهراااااااااااااااااااااااااااااااد عـــــــــــــــــــــــــــــــــــاااااااااااااااااااشـــــــــــــــــــقــــــــــــــــــــــتم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی